مهربان. دمساز. سازگار. دلخواه: گر نفسی طبعنواز آمدی عمر ببازی شده بازآمدی. نظامی. طبعنوازان و ظریفان شدند با که نشینی که حریفان شدند. نظامی. چون سخن گفته شد به رفق و به راز سخن دلفریب طبعنواز. نظامی. چند از آن داستان طبعنواز گفت و آن نازنین شنید بناز. نظامی
مهربان. دمساز. سازگار. دلخواه: گر نفسی طبعنواز آمدی عمر ببازی شده بازآمدی. نظامی. طبعنوازان و ظریفان شدند با که نشینی که حریفان شدند. نظامی. چون سخن گفته شد به رفق و به راز سخن دلفریب طبعنواز. نظامی. چند از آن داستان طبعنواز گفت و آن نازنین شنید بناز. نظامی